باسمه تعالی
قرآن
و اندیشمندان
معاصر
قرآن
کتابی است که
در ابعاد
مختلف زندگی،
آدمی را
رهنمون است و
همچون خورشیدی
فروزنده، کس یارای
انکار خصائص و
ویژگیهای
گوناگون وجودی
آنرا ندارد و
هر کس به سهم
خویش و به
اندازه ظرف
درونیش از بحر لایزال آن
رفع عطش میکند.
در این قسمت آرای
مختلف از
بزرگان و اندیشمندان
غیر مسلمان را
در خصوص آن
بررسی مینماییم
که به نوبه
خود بیانگر
فراگیر شدن
تعالیم آسمانی
این کتاب الهی
است و البته یادآوری
این نکته ضروری
است که هر اندیشمند،
از زاویه دید
خود به قرآن
نگریسته است و
بدیهی است که
قادر به کشف
تمام ابعاد و
ویژگیها و
همچنین عمق
معارف آن
نبوده باشد.
1- آلبرت
اینشتاین (1955 - 1879): "قرآن کتاب
جبر یا هندسه یا
حساب نیست، بلکه
مجموعهای از
قوانین است که
بشر را به راه
راست، راهی که
بزرگترین
فلاسفه دنیا
از تعیین و
تعریف آن
عاجزند، هدایت
میکند."
2- ویل
دورانت (متولد
1885): "رفتار
دینی در قرآن
شامل رفتار دنیوی
نیز هست و همه
امور آن از
جانب خدا و به
طریق وحی آمده
است. قرآن
شامل مقرراتی
دربرگیرنده: ادب،
تندرستی،
ازدواج،
طلاق، رفتار
با فرزندان و
حیوانات و
بردگان،
تجارت، سیاست،
ربا، دین،
عقود، وصایا،
امور صناعت،
مال، جریمه و
مجازات و جنگ
و صلح است.
قرآن در جانهای
ساده، عقایدی
آسان و دور از
ابهام پدید میآورد
که از رسوم و
تشریفات
ناروا و از قید
بتپرستی و کاهنی
آزاد است.
قرآن اصول نظم
جمعی و وحدت
اجتماعی را در
بین مسلمانان
استوار کرده
است."
3- ناپلئون بناپارت
(1821 - 1769): "قرآن
به تنهایی
عهدهدار
سعادت بشر
است. امیدوارم
آن زمان دور
نباشد که من
بتوانم همه
دانشمندان و
تحصیلکردگان
تمامی کشورها
را با یکدیگر
متحد کنم و
نظامی یکنواخت،
فقط براساس
اصول قرآن مجید
که اصالت و حقیقت
دارد و مردم
را به سعادت
رهبری میکند،
تشکیل دهم."
4- مهاتما گاندی
(1948 - 1869): "از
راه آموختن
دانش قرآن،
هر کس به
اسرار وحی و حکمتهای
دین بدون
داشتن خصوصیات
مصنوعی، نایل
میشود. در
قرآن چیزی دیده
نمیشود که
اعمال زور را
جهت
برگرداندن
مذهب اشخاص
تجویز کند. این
کتاب مقدس به
سادهترین
وضع ممکن میگوید:
اکراه در دین
وجود ندارد."
5- گوته
(شاعر آلمانی)
در سال 1832 گفت: "سالیان
دراز کشیشان
از خدا بیخبر،
ما را از پیبردن
به حقائق قرآن
و عظمت آورنده
آن محروم و دور
نگهداشتند،
لیکن بر اثر پیشرفت
علم، عن قریب
این کتاب توجه
افراد بشر را
به خود جلب میکند
و محور افکار
همگان میگردد."
6- لئون تولستوی
(فیلسوف روسی): "قرآن مشتمل
بر تعلیمات و
حقایق روشن
است. و عموم
افراد بشر میتوانند
از آن بهرهمند
شوند."
7- برنارد
شاو (فیلسوف
انگلیسی) پیش بینی میکند
که اروپا در آینده،
دین و کتاب
محمد (صلی الله علیه
و آله و سلم) را قبول
خواهد کرد.
8- دکتر
مارکس (1883 - 1818): "قرآن شامل
تمام پیامهای
خدایی است که
در تمام کتب
مقدسه،
عموماً، برای
جمیع ملل آمده
است. در قرآن آیاتی
موجود است که
اختصاص به طلب
علم و دانش و
تفکر و بحث و
تدریس دارد و
چارهای جز این
اعتراف ندارم که
این کتاب محکم،
بسیاری از
اشتباهات بشر
را تصحیح کرد."
9- دکتر
شبلی شمیل
(1917 - 1853) (شاگرد ویژه
داروین): "رسول و پیامبر
اسلام با
بلاغت قرآن،
عقول بشری را
متوجه خویش
ساخت و آنها
را در برابر کتاب
خویش از خود
بی خود کرد."
10- شارلس فرانسیز
(استاد آمریکایی): "انجیل کتابی
است که در آمریکا
کسی آن را نمیشناسد
ولی قرآن کتابی
است که هر
مسلمان با آن
آشناست؛ و این
ادعا گزاف نیست.
ولی باید گفت که
نشناختن انجیل،
از خوششانسی
مذهب مسیحیت
است."
11- پروفسورهانری کربن
(اسلام شناس
معاصر فرانسوی): "اگر اندیشه
محمد (صلی
الله علیه و
آله و سلم) خرافی
بود و اگر
قرآن او وحی
نبود، هرگز
جرأت نمیکرد
بشر را به علم
دعوت کند. هیچ
طرز فکری و هیچ
بشری به
اندازه محمد
(صلی الله علیه
و آله و سلم) و
قرآن، آدمی را
به دانش دعوت
نکرده است. تا
آنجا که در
قرآن 95 بار از
علم و فکر و
عقل سخن به میان
آمده است."
و
البته آراء و
اقوالی نظیر
آنچه که در
فوق آمده است،
بسیار و مجال
این مقاله به
جهت رعایت
اختصار، اندک
است. لذا از
نقل تمامی
آنها، صرفنظر
مینماییم و
جویندگان را
به منابع تحقیق
در این موضوع،
ارجاع میدهیم.