باسمه تعالی
«نشاط با شوخیِ بدون افراط»
یکی از مصادیق حُسن خلق، مزاح و شوخطبعی است. مزاح و شوخیِ بهجا و به دور از معصیت خداوند، نه تنها مذموم و ناپسند نیست، بلکه به آن توصیه شده است. طنزگویی، مزاح و شوخطبعی، اگر در مرز شرع برگزار شود و از خطوط قرمزی که خداوند و اولیای دین برای آن تبیین کردهاند تجاوز نکند، میتواند یکی از عوامل نشاطبخش زندگی باشد. انسان، گاهی با یک لطیفۀ زیبا، خنده بر چهرۀ انسانی اندوهگین مینشاند و شادمانی را به او هدیه میدهد. شادمان کردن دل دیگران، علاوه بر اینکه از زیبایی اخلاق شمرده میشود، به طور ویژه در فرمایشات معصومین (علیهم السلام) مورد سفارش قرار گرفته و آثار بسیار ارزندۀ دنیوی و اخروی برای آن شمرده شده است.(1)
اولیای دینِ ما، به مزاح و شوخیهای سالم و فرحبخش توصیه فرمودهاند. مثلا روایت شده است که فرمودهاند: "مؤمنی نیست جز این که در او دُعابه است". راوی می گوید: "پرسیدم دعابه چیست؟" فرمودند: "مزاح."(2) یعنی مؤمن اهل مزاح و خوش و بش است. همچنین امام باقر (علیه السلام) چنین روایت کردهاند که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هرگاه میدیدند یکی از اصحابشان اندوهگین است، او را با مزاح و شوخطبعی شادمان میکردند.(3)(4)
انگیزۀ ما از شوخطبعی باید فقط مسرورکردن دیگران باشد و اگر کسی به انگیزۀ استهزاء و یا دستانداختن و اهانت به دیگری شوخی و مزاح کند، عمل او مخالف سیرۀ اهل بیت (علیهم السلام) است و نه تنها ارزش معنوی نخواهد داشت، بلکه گناه به شمار میآید. حتی ممکن است کسی از شوخی کردن شما با او خوشش نیاید، در این صورت نباید با او شوخی کرد. باید افراد و مکان و موقعیت را مراعات نمود تا مزاح و شوخی مثبت ارزیابی شود. امام باقر (علیه السلام) فرمودند: "همانا خداوند تبارك و تعالی کسی را که در میان جمعی مزاح و شوخطبعی کند تا به دیگران خوش بگذرد دوست میدارد، اما چندان شوخی کند که به ناروا نینجامد."(5)
البته شوخی کردن معنایش این نیست که انسان کارش فقط شوخی و مزاح باشد و افراط و تفریط در این مسئله کارخوبی نیست. این که انسان همه کارش شوخی و متلکپراندن به دیگران باشد، پسندیده نیست. روایاتی که احیانا مزاح و شوخی را مذمت کرده است، همین را میگویند.
در جمع دوستان یا فامیل، کسانی که هنر مزاح سالم را دارند، این هنر را به کار گیرند و در محدوده شرع، نشاط و شادابی را به جمع خود هدیه دهند، تا اسباب محبوبیت الهی را فراهم سازند. این قبیل جلسات که سرشار از نشاط و شادابی و گپ و گفتگو است، در بین بزرگان ما هم بوده است. معمولا برخی از این بزرگان در آخر هفته پس از یک هفته کاری سخت، جلساتی این چنینی داشتهاند تا خستگی از تنشان بیرون رود و بانشاط و شادابی به کار و فعالیت بپردازند.
(برگرفته از "زندگی،نشاط و شادی"، اثر "حجۀ الاسلام فرحزاد" (با تغییرات جزئی))
سایت رشد، فرارسیدن سالروز ولادت
شکافنده علوم الهی و گنجینهدار خزائن نبوی، پیشوای پنجم شیعیان،
حضرت امام محمد بن علی الباقر (علیه السلام)
را به تمامی مسلمانان جهان، خصوصا شما دوست عزیز تبریک عرض مینماید.
پایگاه اسلامی شیعی رشد
پاورقیها:
1- رجوع کنید به کافی، جلد 2، صفحه 188، باب ادخال السرور علی المومنین
2- ...عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: ما من مؤمن الا فیه دعابۀ قلت و ما الدعابۀ قال المزاح (کافی، جلد 2، صفحه 663)
3- "...کان رسول اللّه ليسرّ الرّجل من أصحابه اذا راه مغموما بالمداعبه..." (کشف الریبه، صفحه 83)
4- روایات متعددی درباره شوخطبعی مومن به ما رسیده است. به عنوان نمونه، یونس شیبانی می گوید: "امام صادق (علیه السلام) به من فرمودند: شوخی کردن شما با یکدیگر چگونه است؟ در پاسخ عرض کردم: اندك است. فرمودند: این گونه نباشد، زیرا شوخی از خوشخلقی است و تو بدان وسیله برادرت را خوشحال و مسرور میکنی. هر آینه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) گاهی با برخی افراد شوخی می کردند و میخواستند او را شاد و مسرور کنند" (کافی، جلد 2، صفحه 663)
5- "إنّ اللّه عزّ و جلّ يحبّ المداعب في الجماعه بلا رفث" (کافی، جلد 2، صفحه 663)
|