باسمه تعالی
«دانشگاه جعفری»
اگر حوزه درس امام صادق (علیه السلام) را دانشگاه بنامیم، سخنى گزاف و دور از واقع نگفتهایم. این دانشگاه، میراث علمى عظیمى بر جاى نهاد و عالمان بسیارى تربیت کرد و برجستهترین متفکران و زبدهترین عالمان را عرضه نمود.
دانشگاه بزرگ مکتب جعفری، امت را به کشف قواعد استنباط، نقد حدیث، کوشش در جهت تألیف و تقسیمبندى احکام متوجه کرد. این مکتب، على رغم کوششى که براى جلوگیرى از گسترش و شهرت آن به عمل مىآمد، محل برخورد فکرى عالمان و دانشجویان شمرده مىشد.
آموزههای امام صادق (علیه السلام) تا آنجا عمومیت یافت که کاروانیان نیز احادیثش را نقل مىکردند و در تمامى مراکز علمى جهان اسلام، از آراء وى گفتگو بود و صاحبنظران در استدلال هایشان به نظر وى استناد مىنمودند.
شیخ مفید گوید: «محدثانى از مذاهب مختلف و با آراء گوناگون که موثق شمرده شدهاند و احادیث امام صادق(علیه السلام) را روایت کردهاند، چهار هزار تن بودهاند.»(1)
شهید اول نیز نقل مینماید که: «چهار صد نویسنده، چهار صد کتاب درباره پاسخ هایى که امام صادق(علیه السلام) به سؤالها داده است، پدید آوردهاند. چهار هزار تن از راویان و شاگردان امام صادق(علیه السلام) نیز که اهل عراق و شام و حجاز بودهاند، شمارش شدهاند.»(2)
در میان آن راویان، کسانى قرار دارند که بعدها از پیشوایان مذاهب گشتهاند، مانند:
1- ابو حنیفه(نعمان بن ثابت)، پیشوای مذهب حنفی. این سخن از وى مشهور است که گفت: "کسى داناتر از جعفر بن محمد دیده نشده، او داناترین فرد امت اسلامی است."(3) وى در مدینه و کوفه با امام صادق(علیه السلام) دیدارهاى پراکندهاى داشت، اما دو سال متوالى در مدینه بود و از امام(علیه السلام) بهرهمند شد. این، سخن اوست که گفت: "اگر آن دو سالى که از جعفر استفاده علمى کردم، نبود، هلاک شده بودم."(4)
2- مالک بن انس، پیشواى مذهب مالکى. او رابطه کاملى با امام(علیه السلام) داشت و از آن حضرت، حدیث نقل کرده است. از او نقل شده که گفت: "هیچ کس، فردی را ندیده که از جهت علم، عمل و ورع از جعفر بن محمد برتر باشد."(5)
3- سفیان ثورى. او از محدثان و از بنامترین پیشوایان دینى به شمار مىرود. وى بنیانگذار مذهبى است که حدودا تا پس از قرن چهارم ادامه یافت. سفیان از آن حضرت حدیث نقل کرده است؛ تا جایی که بسیارى از آداب، اخلاق و مواعظ آن حضرت را نیز روایت نموده است.
افزون بر راویان ذکر شده، افراد دیگرى نیز هستند که با دانشگاه امام صادق(علیه السلام) مرتبط بوده و از وى حدیث آموخته و نقل کردهاند.(6)
و اما درباره گسترشدهندگان فقه امام صادق (علیه السلام) و یاران خاص آن حضرت، نام افراد متعددی به چشم میخورد که در عرصههاى زندگى اجتماعى و سیاسى فرو رفته و با ملحدان و زندیقان مبارزه نمودند و با صاحبان عقاید فاسد و آراء انحرافى به بحث و گفتوگو نشستند و با ستمگران به ستیزه پرداخته، بر آنان خرده گرفتهاند.
مشهور ترین این افراد عبارتند از: ابان بن تغلب، مؤمن طاق، هشام بن حکم، زرارة بن اعین، على بن یقطین، عمار دهنى، عمرو بن حنظله، فضیل بن یسار، ابو بصیر، محمد بن مسلم، معاویة بن عمار، مفضل بن عمر، هشام بن سالم و ...
حوزه درسى امام صادق(علیه السلام) از ویژگیهاى منحصر به خود برخوردار بود؛ مانند: استقلال معنوى، عدم سازش با دستگاه حکومت، جلوگیرى از دخالت فرمانروایان در امور آن و به طور کلى کوتاه کردن دست زمامداران از رهبرى و برنامهریزى داخلى این دانشگاه. به این دلیل بود که حاکمان وقت هرگز نتوانستند این مکتب را در جهت مصالح خاص خود به کار گیرند و یا آن را در امور حکومتى به همکارى وادارند.
در این راستا، منصور (خلیفه ستمگر و جبار عباسی) با تمام توانش کوشید تا رضایت و همکارى امام(علیه السلام) را جلب کند، اما توفیق نیافت و آن حضرت رابطهاش را با وى قطع کرد و به یارانش نیز توصیه کرد چنین کنند.
به عنوان نمونه، منصور به امام صادق (علیه السلام) پیغام فرستاد که چرا مانند دیگران نزد ما نمىآیى؟ او مىپنداشت با پاسخى که امام(علیه السلام) خواهد داد، خواستهاش برآورده مىشود، چرا که منصور فرمانرواى عصر و صاحب اقتدار و هیبت بود. اما امام صادق (علیه السلام) پاسخ داد: "نه از دنیا چیزى داریم که از تو در هراس باشیم و نه از آخرت نزد تو بهرهاى است که ما به تو امید بندیم؛ و نه تو در نعمتى قرار گرفتهاى که به تبریک گفتن نیاز باشد و نه تو آن (حکومت) را مصیبتى مىشمارى که به تو تسلیت گوییم. پس چرا رفت و آمد کنیم؟"
این پاسخ بر منصور سخت گران آمد، اما به مقام امام(علیه السلام) آگاه بود و صداقتش را در گفتار مىدانست. این بود که راهى دیگر را برگزید تا او را به خود نزدیک کند. برای او سخت بود که امام صادق(علیه السلام) در گوشهاى بنشیند و از موضع برتر به معاشرت با او تن ندهد. لذا براى امام(علیه السلام) پیغام فرستاد: "همنشینی با ما را بپذیر تا ارشادمان کنى.» امام (علیه السلام) که منظور منصور را مىدانست، پاسخ داد: "کسى که طالب دنیا است، حاضر به نصیحت شما نمىشود و کسى که طالب آخرت است، تن به همنشینی شما نمىدهد."(7)
با توجه به این ویژگیها بود که مکتب جعفرى توانست استقلال معنوى خود را حفظ کند و به آن شهرت عظیم دست یابد و آن شوکت علمى و میراث گرانبها را به یادگار بگذارد.
بنا بر این، این مکتب نه تنها هیچگاه ستیزهاش با ستمگران قطع نشد، بلکه همواره درگیرى و دشمنى آن افزون شد و این خصوصیت براى آن دانشگاه خطرآفرین بود.
اما تا به امروز، على رغم تمامى کوشش هایى که ستمکاران در جهت محو آن به کار بستند و خشمها و آزارهاى غیر قابل توصیفى که اعمال نمودند، مکتب جعفرى همچنان استوار و پابرجا باقى ماند و جاودانگى و تحول تمدن اسلامى مرهون آن است.
(برگرفته از کتاب "امام صادق(علیه السلام) و مذاهب اربعه"، تألیف: مرحوم "اسد حیدر")(8)
سایت رشد فرارسیدن بیست و پنجم ماه شوال، سالروز شهادت
ششمین پیشوای شیعیان
کشاف حقائق و امام به حق ناطق،
امام جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام)
را به تمامی مسلمانان، به خصوص شما دوست گرامی تسلیت عرض مینماید.
پایگاه اسلامی شیعی رشد
پاورقی ها:
1- ارشاد، جلد 2، صفحه 179
2- الذکری، صفحه 6
3- جامع اسانید ابوحنیفه، جلد 2، صفحه 222
4- التحفة الإثنی عشریة، صفحه 8
5- تهذیب التهذیب، جلد 2، صفحه 104
6- به عنوان نمونه، در میان علمای اهل تسنن، ابن حجر در سه کتاب خود به نامهای "تهذیب التهذیب"، "لسان المیزان" و "تقریب التهذیب"، و ذهبى در دو کتاب "میزان الاعتدال" و "تذکرة الحفاظ"، و جزرى در کتاب "الخلاصه" و ابن ابى حاتم در کتاب "الجرح و التعدیل" و دیگران، از این راویان یاد کردهاند.
7- کشف الغمة، جلد 2، صفحه 208
8- متن فوق، از ترجمه کتاب مذکور که توسط آقای حسن یوسفی صورت گرفته، انتخاب گردیده است.
|