باسمه تعالی
«تسلیم محبوب»
کسانی هستند که به صحنه ی خونین عاشورا، با دید تعجب و حیرت می نگرند و نمی توانند این حقیقت را در فکر خود هضم کنند؛ لذا با خود این گونه می اندیشند که یعنی چه و چگونه ممکن است که جمعی از بزرگان و اندیشمندان بشری، از جای برخیزند و عالمانه و عامدانه خود و عزیزان خود را به دهانه ی مرگ بیاندازند و به کشته شدن رضایت بدهند؟ مخصوصا چگونه ممکن است که آنان زنان و کودکان خود را به چنگال اسارت بیفکنند؛ تنها برای اینکه دین خدا را در دنیا حفظ کنند و آن را از کهنه و متروک شدن نجات دهند؟ آیا این کار از نظر عقلا و خردمندان، مقبول و مورد تایید است؟
از این رو در تفسیرکار معما گونه ی امام حسین(علیه السلام) عده ای متحیر شده و ممکن است تنها فداکاری حیرت انگیز آن حضرت را به صورت یک فداکاری اخلاقی و اجتماعی ارائه دهند و آن حضرت را فقط کشته ی راه آزادی و سرور آزادی خواهان جهان معرفی نمایند. اما با بررسي دقيق تر مي توان دريافت كه هدف و انگیزه ی اصلی آن حضرت در این فداکاری، خیلی بالاتر از این مطالب بوده است. درست است که امام حسین(علیه السلام)، نهایت درجه ی حریت و آزادگی را از خود نشان داد و عالی ترین مرحله ی فداکاری اجتماعی و اخلاقی و حفظ حقوق بشری را به اثبات رسانید؛ اما حقیقت فراتر از اینهاست.
یک فرق اساسی بین مسلک مادی و مکتب الهی وجود دارد و آن، این است که مسلک مادی اصالت را برای بدن انسان قائل است و روح انسان را – که حقیقت انسان است – اصلا به حساب نمی آورد. همچنین مسلک مادی اصالت را برای همین زندگی دنیا قائل است و عالم آخرت و عالم پس از مرگ را اصلا عالم زندگی نمی داند. اما مکتب الهی اصالت را از آن روح می داند و بدن را هم مرکب موقتی برای روح بر می شمرد. به علاوه اصالت در مکتب الهی برای عالم آخرت است و دنیا گذر گاه و بازار تجارتی برای تحصیل سرمایه ی زندگی در عالم پس از مرگ است. اما سرمایه چیست؟ سرمایه نیز عبارت است از نورانیت خاصی که در روح و جان انسان پیدا می شود و از آن به نور معرفت خدا و محبت خدا تعبیر می شود. این سرمایه در اثر ممارست در عبادت و عمل به دستورات دین در روح آدمی به وجود می آید.
بر همین اساس، انگیزه ی امام حسین(علیه السلام) در این نهضت مقدس، صرفا احیای ذکر خدا و جلوه گر ساختن جمال بی مثال الهی در روح و قلب انسان و حرکت دادن عالم انسان به سوی قرب و لقا و رضوان خداوند بود. او در صحرای عرفات دل به جمالی داده بود که با چشم گریان و دست به سوی آسمان، می گفت:
"خدایا! کور است آن چشمی که تو را حاضر بر خود نبیند و آن بنده ای که بهره ای از محبت تو در قلب خود نیابد، سر مایه ی عمر را از کف داده است. "
این سخن را در عرفات گفت و در کربلا همان را با پیکر آغشته به خونش معنا کرد! در روز عاشورا در حالیکه زبان در دهان خشکش به زحمت می چرخید، می گفت:
"ای خدای من! من جز رضا به قضای تو دادن و تسلیم امر تو بودن هدفی ندارم؛ چرا که من، معبود و محبوبی جز تو نمی شناسم."
این حقیقت معنای لا اله الا الله است که امام حسین(علیه السلام) در کربلا و در روز عاشورا آن را نشان داد...
آری! شرف و کمالی که شایسته ی شأن امام حسین(علیه السلام) است، شرف شهادت در راه احیای دین خدا و کمال روشن نگه داشتن مشعل ایمان به خدا در دل ها و ثابت نگه داشتن نام خدا بر زبان هاست. لذا امام حسین(علیه السلام) تنها، فدای خدا و شهید دین خدا است؛ نه شهید راه آزادی منهای ایمان به خدا.
(بر گرفته از جزوه ی "صفیر هدایت(هدف سید الشهدا،احیای دین خدا)"، تالیف ایت الله سید محمد ضیاءآبادی)
فرا رسیدن
ماه بندگی و آزادگی،
ماه محرم
بر شما دوست گرامی تسلیت باد.
پايگاه اسلامي شيعي رشد
|