بسمه تعالي
“زین واژگون، خورشید غرقه به خون ... ”
شيعتي مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی
او سمعتم بغريب او شهيد فاندبوني
فانا السبط الذي من غير جرم قتلوني
و بجرد الخيل بعد القتل عمدا سحقوني
ليتکم في يوم عاشورا جميعا تنظروني
کيف استسقي لطفلي فابوا ان يرحمونی
ترجمه اشعار بالا :
شيعيان من هنگامی که آب گوارا نوشيديد مرايادکنيد
وياهنگامي که از غريبی ياشهيدی(خبری)شنيديد، برمن ندبه نمائيد
من، نواده(پيامبر) هستم که مرا بی گناه کشتند
وپس از آن از روی عمد، مرا پايمال خيل اسبان نمودند
اي کاش ، همگي در روز عاشورا بوديد ومي نگريستيد
که چگونه برای کودک خردسالم ، مطالبة آب نمودم وآنان سرباززدند
فرازهائي اززيارت ناحية مقدسه (زيارت امام زمان عليه السلام، خطاب به امام حسين عليه السلام):
“تو براى پيامبر ( درودخدابراووآل اوباد) فرزند،وبراى قرآن سند ،و براى امّتِ اسلام بازوى توانا، ودرطاعتِ حقّ كوشا ، نگهبان عهد وپيمانِ الهى، دورى كننده ازطُرُقِ فاسقان ، عطا کننده و بخشنده به مسکين به سختی افتاده، صاحب ركوع و سجود طولانىبودی.
تا آنكه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود، وظلم وسركشى نقاب از چهره بركشيد ، وضـلالت و گمـراهى پيروان خويش را فرا خواند ، با آنـكه تو در حَرَمِ جدّت متوطّن بودى، و از ستمكاران فاصله گرفته بودى، و مُلازمِ منزل ومحرابِ عبادت بوده، واز لذّتها وشهوات دنيوى كناره گيربودى، وبرحسب طاقت وتَوانَت مُنكَر راباقلب وزبانت انكارمى نمودى، پس ازآن علم ودانشت اقتضاى انكارِ آشكارنمود، و برتو لازم گشت (لازم نمود)،بابدكاران روياروى، جهادكنى، بنابراين درميان فرزندان و خانواده ات، وپيروان ودوستانت روانه شدى، وحقّ وبرهان را آشكارنمودى، وباحكمت وپندواندرزِ نيكو (مردم را) بسوىِ خدا فراخواندى، وبه برپادارىِ حدودِ الهى ، و طاعتِ معبود امر نمودى ، و از پليدى ها و سركشى نهى فرمودى، ولى آنهابه ستم ودشمنى روياروىِ تو قرار گرفتند.
پس تو نيزباآنان به جهاد برخاستى پس ازآنكه(حقّ را)به آنان گوشزد نمودى، و حجّت را بر آنها مؤكّد فرمودى، ولى عهد و پيمان وبيعت تو را شكستند،و بر پروردگار تو و جدّت خشم کردند و با تو ستيز آغازيدند، پس برزخم زبانها وضربه ها ايستادگی کردی، ولشكريان فاجر رادرهم کوبيدی، ودرگَرد وغُبار ِنبرد فرو رفتى، وچنان با ذوالفقار جنگيدى، كه گويا علىّ مرتضى هستى.
پس چون توراباقلبىمطمئن،بدون ترس وهراس يافتند،شر و ِمكر وحيله شان را برتو برافراشتند وازدر ِنيـرنگ وفسادباتو قتال نمودند، وآن ملعون لشكريانش رافرمان داد، تاتورا ازآب واستفاده آن منع نمودند،وترابه جنگ کشاندند ، ودر جنگ برتو شتافتند، و تورا با تيرهاوسنگها زدند، وبراى استيصال وناچار نمودن تو دست دراز كردند، و احترام ترا حفظ نکردند، وازهيچ گناهى درموردتوخوددارى ننمودند، چه دركشتن آنهادوستانت را، و چه درغارت اثاثيه خيمه هايت، (بارى)تودرگَرد وغُبارهاى جنگ پيش تاختى، وآزارواذيّتهاى فراوانى تحمّل نمودى، آنچنانكه فرشتگانِ آسمانها ازصبر و شكيبائى توبه شگفت آمدند
پس دشمنان از همه طرف به تو هجوم آوردند، و تورا به سبب زخم ها و جراحتها ناتوان نمودند، و ميان تو وشب مانع شدند(نگذاشتند کارت تا شب به طول انجامد)،درحاليکه برای تو ياوری نمانده بود.و توحسابگر(عمل خويش براى خدا)و صبوربودى، اززنان وفرزندانت دفاع وحمايت مينمودى، تاآنكه تورااز اسبِ سوارى ات سرنگون نمودند، پس بابدن مجروح برزمين سقوط كردى، درحاليكه اسبها تورابا سُم هاى خويش كوبيدند،وسركشان باشمشيرهاى تيزِشان برفرازت شدند.
پيشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد، وبه راست وچپ کشيده و جمع می شدی(وبه خود می پيچيدی) ، پس گوشـه نظرى به جانب خِيام و حَرَمَت گرداندى، در حاليكه از زنان و فرزندانت(روگردانده)به خويش مشـغول بودى ، اسبت گريزان به سوی خيمه ها شتافت، شيـهه كشان و گريـان،پس چون بانوانِ حَرَم اسبِ تيز پاى تو را شرمسار بديدند، و زينِ تورابراو واژگونه يافتند، ازپسِ پرده ها(ىِ خيمه) خارج شدند،درحاليكه گيسوان برگونه هاپراكنده نمودند، بر رخسارها سيلی مى زدندو نقاب ازچهره هاافكنده بودند، وبصداى بلندشيون ميزدند،وازاوجِ عزّت به حضيض ذلّت درافتاده بودند،وبه سوىِ قتلگاه تو مى شتافتند ”…
ايام شهادت سيد الشهدا ،امام حسين (عليه السلام) و ياران با وفايش را به همة آزادگان جهان تسليت عرض می نمائيم .
· سايت رشد اشعاری را که در بالا آمد، به صورت يک فايل صوتی تهيه کرده است ،برای دريافت اين نوا اين جا را کليک کنيد
· چرا پس از حدود 1300 سال هنوز بايد برای حسين بن علی(عليهما السلام) گريست و عزاداری کرد؟، عاشورا وعصر امروز، عنوان مقاله ايست در سايت رشد که حول اين سوال به بحث می پردازدبرای خواندن اين مقاله اين جا را کليک کنيد.
پايگاه اسلامی شيعی رشد
|