پایگاه اسلامی شیعی رشد

(roshd.org)
 
 
  مناسبت نامه > عید سعید غدیر خم > تاريخ مناسبت: 1395/06/30    
 
 
 

 باسمه تعالی

"احتمال باطل"

گروهی از مسلمانان معتقدند که پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای بعد از خود کسی را به عنوان خلیفه معین نکرده و امر خلافت را به مردم واگذار نموده است. این احتمال که ايشان هیچ‌گونه احساس وظیفه‌ای نسبت به جانشینی بعد از خود نمی‌کرده، اشکالاتی دارد که در  ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

1- نتیجه این احتمال، اهمال یکی از ضروریات اسلام و مسلمین است. همه مسلمانان اعتقاد دارند که اسلام دین جامعی است که در تمام ابعاد اصلی و مهم زندگی انسان دستورات کاملی دارد که می تواند سعادت‌آفرین باشد. قطعا هدايت و رهبری جامعه اسلامی به منظور حفظ دين و جلوگيری از تضعيف آن و رفع اختلافات مسلمين از امور اساسی و مهم در اين راستاست. حال چگونه ممکن است پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به این وظیفه مهم، يعنی تعيين جانشین خود بی‌توجه باشد و به صورت مشخص تكليف مردم را در اين موضوع معين نكرده باشد؟! اين در حالی است كه به شهادت تاريخ، حتی خلفايی كه بعد از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هدايت جامعه را بر عهده گرفتند، هر يك به فكر آينده مسلمين بوده و برای خود جانشين معين كردند.

2- این احتمال، خلاف سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است. کسانی که توجهی به تاریخ پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) دارند، می‌دانند که چه مقدار آن حضرت در طول بیست و سه سال برای گسترش اسلام و عزت مسلمین کوشش نمود. ايشان کسی بود که حتّی در بيماری منجر به وفاتش، لشکری را برای حفظ حدود و مرزهای اسلامی و خارج ساختن فتنه‌گران از مدينه تجهیز کرده و مردم را به پیوستن به این لشکر دستور می‌فرمود(1). ايشان کسی بود که برای حفظ مسلمین از اختلاف و گمراهی، دستور داد کاغذ و قلمی آماده کنند تا وصیتی کند که مردم با عمل کردن به آن گمراه نشوند(2). ايشان کسی بود که هر گاه به خاطر جنگ از مدینه بیرون می رفت، کسی را به جای خود نصب می کرد تا امور مردم را ساماندهی کند(3). حال با این چنین وضعی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حاضر نبود تا برای چند روزی که از مدینه خارج می شود، آن‌جا را از جانشین خالی گذارد، آیا ممکن است کسی تصور کند که در سفری که در آن بازگشت نیست، درباره جانشين خود و نحوه تعيين آن تكليف امت را مشخص نكرده باشد؟!

ابن ابی‌الحدید هنگام گفتگوی خود با نقیب علوی(4) درباره مسأله خلافت و جریان سقیفه و شورا می گوید:"دلم راضی نمی‌شود که بگویم اصحاب پیامبر معصیت کردند و بر خلاف گفته او عمل کرده و نصّ "غدیر" را زیر پا گذاشتند". نقیب در جواب گفت: "دل من نیز راضی نمی‌شود که بگویم پیامبر اهمال‌کار بود و امت را رها کرده و مسلمانان را در امر امامت و جانشینی خود بی‌سرپرست گذاشت؛ با توجه به اينکه او هرگاه از مدینه بیرون می‌رفت، برای خود در آنجا امیری معین می‌کرد، و این در حالی بود که هنوز زنده بود و از مدینه چندان دور نمی‌شد. پس چگونه ممکن است که برای پس از مرگش کسی را امیر مسلمانان قرار ندهد؟ پس از مرگ که دیگر نمی‌تواند آن‌چه اتفاق می‌افتد را جبران کند"(5).

3- این احتمال، خلاف دستورات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است، زیرا حضرت به مسلمانان فرمود: "هر کسی صبح کند در حالی که به فکر امور مسلمین نباشد، مسلمان نیست"(6). آیا با این وضع می‌توان گفت که پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) به فکر آینده درخشان مسلمین نبوده است؟

ممكن است گفته شود كه آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) مسئله خلافت را به شورا واگذار نموده تا با توافق خلیفه‌ای را انتخاب نمایند. اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این راه را برای خلافت برگزیده بود، می‌بایست مردم را در این باره توجیه نموده و برای فرد انتخاب شده و افراد انتخاب کننده شرایطی بیان می‌کرد، و حتی اين مسئله را مکرر و با بیانی صریح و بلیغ بیان می‌داشت، در حالی که می‌بینیم چنین اتفاقی نیفتاده است.

اینها برخی از اشکالاتی است که می‌توان مطرح نمود؛ هر چند اشکالات دیگری نظیر خلاف سنت انبیاء بودن عدم تعیین جانشین و یا شرایط حساس و خطرات خارجی جامعه اسلامی در آن برهه و ... نیز مطرح شده‌اند.(7) لذا این پذیرفتنی نیست که پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) در مسئله جانشین خود اهمال کرده باشند. تاريخ گواهی می‌دهد كه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) در این زمینه به وظیفه خود عمل کرده و جانشینی را تعیین کرده است. ايشان از همان آغاز نبوت، به امر الهی و در مواقف متعدد، امير المؤمنين، علی (علیه السلام) را به عنوان جانشین خویش به مسلمانان معرفی نمود، كه اوج آن در روز عيد غدير خم اتفاق افتاد.

(برگرفته از كتاب "ضرورت غدير"،‌اثر علی­اصغر رضوانی (با تغييرات جزئی))

سایت رشد فرارسیدن

عید سعید غدیر خم

روز اکمال دین به ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام)

را به تمامی مسلمانان، به خصوص شما دوست گرامی تبریک و تهنیت می‌گوید.

پایگاه اسلامی شیعی رشد


پاورقی‌ها:

1-تاریخ الخلفاء سیوطی، صفحه 82 - تاریخ الاسلام ذهبی، جلد 3، صفحه 9

2- صحيح بخارى، جلد 1، كتاب العلم، باب 39 (کتابة العلم)، حديث 4- صحيح مسلم،جلد 3، كتاب الوصية،باب 5 (باب ترک الوصیه)، حديث 6

3- تفسير القرطبی، جلد 1، صفحه 268

4- أباجعفر يحيى بن محمد العلویکه نقيب بصره بود. ابن ابی الحدید مباحثاتی را با او در مورد عقاید شیعه داشته که مفصلا در کتاب خود آنها را نقل می­کند و از نقیب به عنوانی یک فرد منصف و وافر العقل یاد می­کند (شرح نهج البلاغه، جلد 9، صفحه 248)‏

5- شرح نهج البلاغه، جلد 9، صفحه 248 (چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر(

6- "من اصبح لا یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم" (اصول کافی، جلد 2، صفحه 131، باب الاهتمام بامور المسلمین)؛ "من لم يهتم بامر المسلمين فليس منهم..." (معجم الاوسط طبراني، جلد 7، صفحه 270، حديث 7473) 

7- برای بحث مفصل‌تر به متن کتاب "ضرورت غدیر" نوشته علی اصغر رضوانی و یا کتاب "چهل سؤال پیرامون خلافت و امامت"، تالیف آیت الله دکتر سید محمد حسینی قزوینی مراجعه نمایید.