درباره تحريم كالاهاي اسرائيلي و آمريكائي، ميتوان از چند ديد متفاوت به اين مسأله توجه نـمود. از نقـطه نـظـر فقـهي و بـا تـكيه بر آيات قرآني و روايات و سيره معصومين (علیهم السلام) ( از جمله فراز آخر آيه 141 سوره نساء ) (1) ارتكاب هر عملي كه موجب تقويت اقتصادي و سياسي و نظامي و … دشمنان اسلام و مسلمين گردد، و سبب ازدياد سلطه و ظلم آنان شود، حرام است و اجتناب از آن بر هر فرد لازم می باشد.
از لحاظ اعـتقـادي، يكي از مواردي كه هر مسـلمان از جانب خداوند متعال مأمور به انجام آن است ، مسأله " تبري" است. تبری بدين معناست كه شخص مسلمان همواره بايد در تحت هر شرايطي از لحاظ قلبي و باطني و در صورتی که برایش مقدور باشد ، در دو حيطه زبان و عمل ، انزجار و بيزاري خود را از دشمنان خدا و پيامبر اكرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ائمه طاهرين (علیهم السلام ) اعلام نمايد كه يكي از بارزترين مصاديق آن در عصر حاضر، دول اسرائيل و آمريكا هستند . در این میان مسلماً يكي از طرق ابراز بيزاري از آنان و ظلم و ستمهایشان در حوزه عملي، بایکوت و تحريم كالاهاي توليدي آنان ميباشد.
اگر از بعد اقتصادي بدين مسأله نگريسته شود، بدين وسيله و با جمع شدن تحريمهاي مختلف كه توسط افراد گوناگون اعمال ميگردد ، ميتوان صدماتي جدي و حتي جبران ناپذيری بر آنان وارد نمود. ( البته بايد توجه نمود كه هر چند ممكن است يك قطره نتواند نيرويي بزرگ اعمال کند ، اما از اجتماع قطرات، رودي خروشان حاصل ميگردد كه هرگز نميتوان مانع حركت و خروش آن گرديد و سختترين سنگها را نیز در هم مينوردد).
از جنبه اجتماعي، پديده اي كه امروز اهميت آن بيش از هر روز ديگر آشكار گرديده است، مسأله افكار عمومي است كه بدين طريق ميتوان علاوه بر آگاهي دادن به ساير ملتها در خصوص ظلم و ستم و جنايات آمريكا و اسرائيل نسبت به مسلمانان، از طريق افكار عمومي جهان بر آنان فشار وارد کرد و در برابر آنان سدي مستحكم ايجاد نمود.
در پاسخ به سؤال دوم شما، اين مطلب را به استحضارتان ميرسانيم كه دين مبين اسلام در مواردي كه انسان به شيئي نياز ضروري و واقعي داشته باشد و جز از اين راه هم قابل تهيه نباشد ، استثناء قائل ميشود و در اين حالت مي توان شيئي مورد نظر را از اين راه تهيه نمود.
اما در خصوص قسمت سوم پرسشتان ، در زندگاني معصومين( علیهم السلام)، موارد مختلفي را ميتوان يافت كه آن بزرگواران در مقابل ظالمان و ستمگران زمانه به پيروان خويش دستور بايكوت و تحريم آنان را داده اند. به عنوان نمونه و با رعايت اختصار در اين مجال به قضيه صفوان جمال که فردی از پيروان امام کاظم (علیه السلام) بود ، اشاره ميگردد.
صفوان كارواني شتر داشت كه طبق قراردادي ، آنها را در اختيار هارونالرشيد خليفه جائر و ستمگر عباسي قرار داده بود تا بدان وسيله او اسباب و تجهيزات خويش را براي سفر حج حمل نمايد و او نيز در مقابل، وجهي را دريافت كند. روزي به خدمت امام هفتم رسيد. حضرت خطاب به او فرمودند : صنوان همه چيز تو خوبست جز يك چيز. صنوان از آن مطلب سوأل نمود. حضرت در پاسخ فرمودند: اينكه شترانت را به اين مرد ( هارون ) كرايه داده اي و تو هم اجرت مقرر را از او طلبكار خواهي شد اينگونه نيست؟ صفوان مطلب را تأئيد کرد. حضرت فرمودند: آيا تو دوست نداري كه هارون لااقل اين مقدار زنده بماند كه طلب تو را بدهد؟ صنوان باز هم تأئيد نمود. سپس امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: هر كس به هر عنوان دوست داشته باشد ستمگران باقي بمانند جزء آنان محسوب خواهد شد و معلوم است که هر كس جزء ستمگران محسوب گردد، در آتش خواهد رفت. پس از اين قضيه صفوان تمامی كاروان شتر خود را یکجا فروخت و ديگر آنها را در اختيار هارون قرار نداد(2). از اين قضيه معلوم ميگردد كه امام (علیهم السلام) نه تنها حكم به بايكوت و تحريم ستمگران مينمايند ، بلكه در اينگونه از امور و ساير اعمال ، نگاهي تيزبين و دقيق نگر نیز دارند. |